همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
شب ششصد و نود و نهم ۶۹۹
حکایت احمد دنف و حسن شومان با دلیلهی محتاله و دخترش
در حال دلیله برخاسته نقابی بر رخ بیاویخت و جامهی فقرا و صوفیان درپوشید و جبّهی پشمین دربرکرد و مِنطقهی عریض بر میان بست و ابریقی برداشته پر از آب کرد و سه دینار زر در دهان ابریق بگذاشت و دهان ابریق را ببست و سبحهی هزاردانه از گردن آویخت و علمی را که کلالههای سرخ و زرد داشت گرفته بیرون آمد.
تصویر را تصور کن!
بینخطهای هر خبر و هر داستان را ببین و تصور کن و بشنو
به روالهای ناروایی که هنوز از پسِ قرنها برقرار مانده بیندیش...
هزار و یک شب
ترجمهی عبداللطیف تسوجی تبریزی
قصّهگو #شهرزادفتوحی
تنظیم #مجتبی_میرسمیعی
باشد که قصّه، چترِ باران غصّهها شود
باشد که قصّه، صدفِ آرامشی باشد
در دریاهای توفانی این جهان
هنر و زندگی شهرزاد
در یوتیوب از ابتدای داستان بشنوید
https://www.youtube.com/playlist?list=PLPpgSsdZeHm0DKO5jWxbXXmC-FelHleB0
#هزارویکشب #هزار_و_یک_شب
Shahrzad Art&Life
مشتاق پیشنهاد و نقد و نظر شما هستم:
🕯️
اولین نفر کامنت بزار
همراهشو
بنیوش
شب ششصد و نود و هفتم&nb...
همراهشو
بنیوش
بنوش
همراهشو
بنیوش
همراهشو
بنیوش
همراهشو
بنیوش
همراهشو
بنیوش
همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است